رِکـس‌مـوویـــز

در شهر خیالی ایرانی "شهر بد" جایی که در آن تنهایی و مرگ موج می زند، خوناشامی تنها و غمگین زندگی می کند که مردم شهر را مخفیانه زیر نطر دارد...

In the Iranian ghost-town Bad City, a place that reeks of death and loneliness, the townspeople are unaware they are being stalked by a lonesome vampire.

وقتی آنا با یک معامله گر سهام آشنا می شود، فکر می کند که او عالی است، اما خواهر دوقلوی همسانش زوئی به او اعتماد ندارد، بنابراین او تصمیم می گیرد تا حقیقت را در مورد او کشف کند.

When Anna meets a stock trader, she thinks he's perfect, but her identical twin sister Zoe doesn't trust him, so she sets out to discover the truth about him.

در سال 1977، دختری ربوده شده و در جعبه ای به اندازه تابوت نگهداری می شود، فقط برای سوء استفاده وحشتناک از اون. آیا او هرگز فرار خواهد کرد؟

In 1977, a girl is kidnapped and kept in a coffin-sized box. When her captors let her out, it's only to abuse her horribly. Will she ever escape?

شهر سئول در اثر زلزله‌ای قوی ویران شده است و تنها ساختمانی به نام "هوانگ گونگ" پس از زلزله همچنان پابرجاست. بازماندگان تلاش می‌کنند تا خود را به این ساختمان برسانند. در این میان "یونگ تاک" به طور موقت ساکنان این ساختمان را رهبری کرده و با گسترش بحران تلاش می‌کند تا از ساکنان در برابر افراد بیگانه محافظت کند و ...

Survivors from a massive earthquake struggle for a new life in Seoul.

یک خانواده در تعطیلات متوجه می‌شوند که ساحل خلوتی که در آن چند ساعتی در آن استراحت می‌کنند، به نوعی باعث پیری سریع آن‌ها می‌شود و کل زندگی‌شان را به یک روز کاهش می‌دهد.

A vacationing family discovers that the secluded beach where they're relaxing for a few hours is somehow causing them to age rapidly, reducing their entire lives into a single day.

یک دختر یتیم 18 ساله می خواهد برای ردیابی مادر بیولوژیکی خود به اروپا سفر کند، بنابراین وقتی با مرد جوان مهربانی روبرو می شود که از گناه یک تصادف مرگبار به خود می پیچد، او را متقاعد می کند که او را در سفر همراهی کند.

An 18 year-old orphaned girl wants to travel to Europe to track down her biological mother, so when she meets a kind-hearted young man reeling from the guilt of a fatal accident, she convinces him to accompany her on the journey.

در روستایی غرب ماساچوست، لیسی 11 ساله تابستان سال 1991 را در خانه سپری می کند، مجذوب تخیل خود و توجه مادرش، جانت. با گذشت ماه ها، سه بازدید کننده وارد مدار خود می شوند که همگی مجذوب ...

In rural Western Massachusetts, 11-year-old Lacy spends the summer of 1991 at home, enthralled by her own imagination and the attention of her mother, Janet. As the months pass, three visitors enter their orbit, all captivated by ...

پسر جوانی تلاش می کند زنی را متقاعد کند که شوهر مرده اوست که دوباره متولد شده است.

A young boy attempts to convince a woman that he is her dead husband reborn.

زنی که از JFK سوار تاکسی می شود با راننده تاکسی در مورد روابط مهم زندگی آنها گفتگو می کند.

A woman taking a cab ride from JFK engages in a conversation with the taxi driver about the important relationships in their lives.

ساتیاپرم، پسری از طبقه متوسط ​​در احمدآباد، درگیر عشق یک طرفه با کاتا است که با جدایی او از تاپان کنار می آید. در طول این سفر، آنها زندگی یکدیگر را کشف می کنند و در انجام آنچه در نیمه راه مانده است، مکمل یکدیگر هستند.

A middle-class boy in Ahmedabad, Satyaprem falling in one-sided love with Katha, who is coping with her breakup with Tapan. Through the journey, they discover each other's life and complement in accomplishing what was left halfway.